سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در پناه آسمون
قالب وبلاگ

بسم الله
هنگامی که صدام حسین تحت تاثیر جاه طلبی شخصی و رویای استیلا بر خلیج فارس، به نیروی نظامی خود فرمان داد در سپتامبر 1980 به ایران حمله کنند، مرتکب اشتباهی عظیم شد. به جای درگیر شدن در یک جنگ معمولی، او خود را درگیر ستیز با انقلابی یافت که نیروی های محرکه آن اعتقادات مذهبی است و از طرف توده های مردم ایران حمایت می شود.  این انقلاب از بین نخواهد رفت و ناپدید نیز نخواهد شد. عده بسیار زیادی از ایرانیان برای پیشبرد و حفظ این انقلاب فداکاری ها کرده و جان خود را از دست داده اند. اصول اسلامی جهان و شهادت، اساس نظام اعتقادی است که نظم  نوین را تقویت می کند. عراق به رغم برخورداری از زرادخانه سلاح های مخرب جدید و دسترسی به منابع غنی مالی، نتوانسته است انقلاب ایران را از بین ببرد و یا حتی جلوی آن را بگیرد. ایران جنگ با عراق را به بن بست کشانده است. این درسی است برای کشورهای دیگر جهان که شاید در فکر عقب راندن انقلاب باشند. کشورهای دیگر چه صدمات نظامی ای می توانند به ایران وارد کنند که عراق نکرده است؟ زمان آن فرارسیده است که سایر کشورهای مهم جهان درصدد باشند از راه های دیپلماتیک و غیرخصمانه به ایران نزدیک شوند. انقلاب ایران باید مورد شناسایی و احترام قرار گیرد و به استقلال و حاکمیت آن ارج نهاده شود. سیاست های متکی بر تهدید و ارعاب و رویارویی محکوم به شکست است. این درس اصلی جنگ ایران و عراق است.

 

پ.ن: Message of Holy Quran ... پیام های قرآن به 20 زبان دنیا .... پیام های قرآن را جهانی کنیم...با فرستادن ادرس این سایت به دوستانمون در نشر قرآن و پیام های آن نقشی داشته باشیم.... .

 


[ یکشنبه 89/7/4 ] [ 10:17 عصر ] [ آسمان ] [ نظر ]

بسم رب الشهدا

ای خدای بزرگ، ای ایده آل غایی من، ای نهایت آرزوهای بشری، عاجزانه در مقابلت به خاک می افتم، تو را سجده میکنم، می پرستم، سپاس می گویم،ستایش می کنم که فقط تو، آری فقط تو ای خدای برزگ شایسته سپاس و ستایشی، محبوب بشری، فقط تویی، گمشده من تویی. ولی افسوس که اغلب تظاهرات فریبنده و زودگذر دنیا را به جای تو می پرستم. به آنها عشق می ورزم و تو را فراموش می کنم! اگرچه نمی توانم آن را هم فراموشی بنامم چون یک زیبایی یا تظاهر فریبنده نیز جلوه توست و مسحور تجلیات تو شدن نیز عشق به توست.
من هرگاه مفتون هر چیز شده ام، در اعماق دل خود به تو عشق ورزیده ام، بنابراین ای خدای بزرگ، تو از این نظر مرا سرزنش مکن. فقط ظرفیت و شایستگی عطا کن تا هر چه بیشتر به تو نزدیک شوم و در راه درازی که به سوی بوستان بی انتها و ابدی تو دارم، این سبزه ها و خزه های ناچیز نظر مرا جلب نکند و از راه اصلی باز ندارند.
در دنیا، به چیزهای کوچکی خوشحال می شوم که ارزشی ندارند و از چیزهایی رنج می برم که بی اساسند. این خوشحالی ها و ناراحتی ها دلیل کم ظرفیتی من است.
هنوز گرفتار زندان غم و اندوهم. هنوز گرفتار خوشی و لذتم... کمند دراز آمال و آرزو، بال و پرم را بسته، اسیر و گرفتارم کرده و با آزادی آری آزادی واقعی خیلی فاصله دارم.
ولی ای خدای بزرگ، در همین مرحله ای که هستم احساس میکنم که تو مانند راهبری خردمند مرا پند واندرز می دهی، آیات مقدس خود را به من می نمایی و مرا عبرت می دهی! چه بسا در موضوعی ترس و وحشت داشتم و تو مرا کمک کردی. چیزهایی محال و ممتنع را جنبه امکان دادی و چه بسا مواقع که به چیزی ایمان و اطمینان داشتم ولی تو آن را از من گرفتی و دچار غم و اندوهم کردی و به من نمودی که اراده و مشیت هر چیز به دست توست. فعالیت می کنیم، پایین و بالا می رویم ولی ذلت و عزت فقط به دست توست.

 

پ.ن: دستنوشته شهید مصطفی چمران.29 می 1960.آمریکا.


[ یکشنبه 89/6/14 ] [ 1:23 صبح ] [ آسمان ] [ نظر ]

بسم رب الشهداء

چنان زندگی کن که از رفتن وحشت نداشته باشی.
آنان که به هزار دلیل زندگی می کنند، نمی توانند به یک دلیل بمیرند و آنان که به یک دلیل زندگی میکنند با همان یک دلیل نیز می میرند.
بعد از یک عمر گناه، حال باید در یک آزمایش الهی آماده سفر مرگ بشوی، بعد از یک عمر معصیت، حال باید افسوس آن یک عمر خطاها را بخوری. بعد از یک عمر خنده، حال باید نشست و بر یک عمر اشتباه رفتن و نفهمیدن گریست. دیگر جای خنده نیست.
بعد از یک عمر حساب نکردن، حال باید حساب پس داد: حاسبوا قبل ان تحاسبوا. دیگر چاره ای جز گریه، گریه به حال خویش و افسوس بر گذشته هایی که هرگز به عقب برنمی گردد.

خواهرم! حجاب تو سنگری چون خون من است، می دانم بالاتر از آن هستی که سفارش به پوشش و حجاب تو می کنم ولی بدان که تفنگی که در دست من است چادری است که بر سر توست اگر میل به سلاحم داری چادرت را سلاحم بدان.

برادرم! زندگی چند صباحی بیش نیست، نیامده می گذرد، آنچنان سریع می گذرد که رود به دریا می پیوندد.

چنان زندگی کن که فرداها برای رفتنت وحشتی نداشته باشی.

خدایا! گناهکارم! خطا از من است می دانم همیشه مغلوب نفسم شده ام.

خدایا! از من درگذر که جز گذشت تو منزلگاه من جز دوزخ چیزی نیست.

خدایا! ای مهربانترین مهربان ها! ای عزیزترین عزیزانم! ای زیباترین زیبارویان در نزدم! ای پاکترین پاکان! ای نویددهنده برپاکننده!
ای همیشه زنده! ای میراننده! ای سریع الرضا! ای کاشف البلاء! ای گذرنده! به هر نحوی می خواهی مرا بکشی، بکش. به هر گونه می خواهی مرا ببر، اگر یک بار به مرگم راضی نیستس هر بار مرا بکشی، زنده ام کن باز مرا بکش، حاضرم، راضیم فقط یک چیز از تو می خواهم ای عزیز! از من بگذر.


[ چهارشنبه 89/5/27 ] [ 10:56 عصر ] [ آسمان ] [ نظر ]
<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 32
کل بازدیدها: 174885