پيام
+
يک جفت چشم سرخ و تر از پشت ميله ها
در انتظار يک نفر از پشت ميله ها
با آن لباس طوسي غمگين و راه راه
سخت است ديدن پدراز پشت ميله ها
دنيا چگونه است درآنسو؟ پدر! بگو
زيباست خنده سحر از پشت ميله ها؟!
هي گوشه مي زنند به مادر که نيستي
همسايه هاي بيخبر از پشت ميله ها
بابا! بيا به خواب من و لحظه اي بخند
رويت نمي شود اگر از پشت ميله ها...
حال تمام پنجره هايم شکسته است
کي؟ کي مي آيي از سفر..از پشت ميله ها؟!

صابرين
91/7/10

*آسمان*
مهدي رحيمي (م.زمستان)
*آسمان*
...