شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

*آسمان*

+ *يادش بخير* اون موقع هاااا؛ خونه مادربزرگه؛ موقع اذان صبح که ميشد گنجيشک ها شروع ميکردن سر و صدا کردن..حالا بخون و کي نخون..انقدر ميخوندن و ميخوندن تا اينکه خورشيد طلوع ميکرد!!! ما هم که بعد نماز، از ترس خنکاي صبح فوري زير لحاف قايم ميشديم شروع ميکرديم غرغر کردن؛ بابا سرمون رفت...اينا چرااينجورين..مگه خواب ندارين شماها..اَه اَه اَه..عجب گيري کرديما! نظرات
*آسمان*
همون موقع مادربزرگه ميذاشت تو کاسمون که؛ اينا دارن عبادت خدا رو ميکنن...ذکر خدا رو ميگن...بـــــــــــــعـــد يه لبخند ميزد :) .... بـــــــــــــــــــعـــد ما هم از خجالت خودمون رو ميزديم به خواب... :دي
آخييييييييييييييييييييييييي:)
چه عسک زيباعععععععععععععععععععععععي/ اها راستي يادم رفت يادش بخير هم داشت دي:
*آسمان*
پيش پيش ممنونم از جوابتون : http://dolatekarime.parsiblog.com/Feeds/6953589 - منتظرالمهدي (حذف) با عرض شرمندگي :)
*آسمان*
تبسم :) // بله عکس زيباست :)
*آسمان*
...
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top