با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+پدر نداشت. از کسي هم حساب نمي برد. مادر پيرش هم نمي توانست کاري کند. هيکلش درشت بود و بزن بهادر. هيچ کس جلودارش نبود. هر شب کاباره ، دعوا ، چاقو کشي...<br>سند خانه هميشه روي طاقچه بود. مادرش تقريباً ماهي يکبار براي سند گذاشتن به کلانتري محل مي رفت! رئيس کلانتري هم از دست او به ستوه آمده بود.
با تمام اينها مادرش هر وقت مي خواست دعا کنه ، مي گفت: خدايا شاهرخ مرا از سربازان امام زمان عج قرار بده. خدايا عاقبت بخيرش کن.ديگران به او مي خنديدند و مي گفتند : شاهرخ و سربازي امام زمان عج ؟! - *آسمان*
تا اينکه دعاي مادر اثر کرد و شاهرخ شد عاشق امام. پاي سخنراني امام گريه مي کرد. رفت جبهه. شده بود سرباز واقعي امام زمان عج. شهيد که شد حتي پيکرش هم پيدا نشد ، شايد دلش مي خواست حضرت زهرا س براش مادري کنه... - *آسمان*
+دستم را كشيد برد پشت نخل ها. گفتم «همونجا نمى تونستى بگى؟...» دست هايم را گرفت. بغض كرده بود. يواش گفت «نه حاج آقا... تو رو به خدا... شما تعبير خواب بلدى؟» گفتم «آخه...» پريد وسط حرفم «ديشب خواب حضرت زهرا رو ديدم... منو دعوت كرد خونشون...» اشك هايش سرازير شد «من مى دونم، تو اين عمليات شهيد مى شم.»
+زندگي بي شهدا مالي نيست/شهدا بعد شما حالي نيست/حال در جبهه ي مجنون مانده است/پشت دژهاي شلمچه مانده است/حال در جاده خاکي مانده است/گوشه ذهن, با پلاکي مانده است/حال ما بي شهدا بي حالي ست/جاي ما پيش شهيدان خالي ست...
+دکتر علي شريعتي در سخنراني (پس از شهادت) در شب شام غريبان در اسفند سال 1450 در مسجد جامع نارمك تهران: آنان که رفتند کاري حسيني کردند وآنان که ماندند بايد کاري زينبي کنندوالا يزيدند.