سفارش تبلیغ
صبا ویژن

در پناه آسمون
قالب وبلاگ

 

به نام نامی توحید

 

« السلام علیک یااباعبدالله الحسین » 

« گریه حضرت آدم برامام حسین » 

صاحب کتاب درالیمین در تفسیر این ایه مبارکه از قران کریم « فتلقی ادم من ربه کلمات فتاب علیه انه هو التواب الرحیم » می فرماید: خلاصه معنی چنان است که آدم (ع) در ساق عرش کلمه چند نگریست ، جبرئیل او را بیاموخت که بدان کلمات که اسماء پیغمبر و آل پیغمبر بوده پناهنده شود و بدین گونه سخن کند:
« قال: یا حمید بحق محمد یا عالی بحق علی یا فاطر بحق فاطمة یا محسن بحق الحسن و الحسین و منک الاحسان. »

خدا را به این کلمات سوگند داد، چون به نام حسین(علیه السلام) رسید آتش از قلبش برانگیخت و اب از چشمش بریخت. گفت: ای جبرئیل، چه شد که در ذکر پنجم قلب من بشکافت و عیره من سیلان یافت؟ جبرئیل گفت: این فرزند تو به مصیبتی بزرگ مبتلا شود که همه مصیبتها در نزد او کوچک باشد. گفت ای برادر آن کدام است؟

گفت: کشته میشود در حالتی که تشنه باشد و بی کس باشد و تنها و فرید باشد و او را ناصری و معینی نباشد. ای آدم ، اگر او را ببینی در حالتی که می گوید: « وا عطشاه وا قله ناصراه » تا گاهی که از تشنگی چشمش چنان تاریک می شود که آسمان را نتواند دید و هیچ کس او را جواب نگوید الا با زبان شمشیر و شراب مرگ. پس او را میکشند چنان که گوسفند را از قفا سرمیبرند ، و احمال و اثقال او را دشمنان به غارت میبرند. و سر او و اصحاب او را بر سنان ها می کنند و در شهر را می گردانند و اهل بیت او را اسیر میگیرند. واین صورتی است کهاز پیش به علم خداوند واحد برگذشته است.

چون این سخن به پایان رفت. او و جبرئیل چون زن بچه مرده گریستند.

 

نخستین کس که در مدح تو شعری گفت آدم بود ؛
شروع عشق و آغاز غزل شاید همان دم بود .
نخستین اتفاق تلختر از تلخ درتاریخ ؛
که پشت عرش را خم کرد یک ظهر محرم بود.

 

زیر سایه نور

« وَ اِذا لَقُوا الَّذینَ امَنُوا قالُوا امَنَّا وَ اِذا خَلَوا اِلی شَیاطِینِهِم قالُوا اِنّا مَعَکُم »
 
(14 بقره)
« و چون کسانی را که ایمان آورده اند دیدار کنند گویند: ایمان آورده ایم و چون با دیوسیرتان خود تنها شوند گویند: ما با شمائیم. »

 

 

معادل 

شریک دزد و رفیق قافله.
هم آش معاویه را می خورد و هم نماز علی را می خواند.
با گرگ دنبه می خورد و با چوپان گریه می کند.
به آهو می گوید بدو، بتازی می گوید بگیر.
بیک روی در دو محراب بودن.

 

حدیث یاران

مرد گفت از همه چیزش به خاطر خدا گذشته است. گفت آبرویش را با خدا معامله کرده است. گفت جام زهر را نوشیده است. گفت من در میان شما باشم یا نباشم نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیافتد...

حال او دیگر در میان ما نیست. او رفت و سربازانش به دنبال او... . انگار که ظرف تنگ دنیا تاب دلیریهای او و یارانش را نداشته. او نیست اما یادش در دلها برای همیشه سبز است. او نیست اما راهش ادامه دارد. او و یارانش رفتند اما هنوز هستند کسانی که نگذارند راه آنها به بیراهه کشیده شود و اسلام ناب محمدی در ایران و در میان مسلمانان ایرانی حفظ شود.

آری ای امام...« ای شهیدان! در جوار حق تعالی آسوده خاطر باشید که ملت شما، پیروزی شما را از دست نخواهد داد و ... ای بازماندگان شهدای به خون خفته! و ای معلولان عزیزی که حیات جاوید را با نثار سلامت خود بیمه کرده اید! مطمئن باشید که ملت شما مصمم است پیروزی را تا حکومت الله ، تا ظهور بقیة الله روحی فداه نگهبان باشد. »  (ان شاء الله)   

 


[ شنبه 88/9/28 ] [ 12:0 صبح ] [ آسمان ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

لینک دوستان
امکانات وب


بازدید امروز: 8
بازدید دیروز: 32
کل بازدیدها: 174956