در پناه آسمون |
بسم الله
پ.ن: عادت ندارم دلنوشته هام رو توی وبلاگ بزارم...نمیدونم چرا ناپرهیزی کردم... . [ یکشنبه 89/8/9 ] [ 3:58 عصر ] [ آسمان ]
[ نظر ]
بسم ربِّ الفاطمه، اَفضل نساء اَهل الجنَّة چشمامونو ببندیم و بریم مدینه... بوی یاس رو می شه از تو کوچه پس کوچه ها حس کرد. میگن امشب خدا اولادی به ختمی مرتبتش میده که بوی بهشت رو همراهش میاره زمین؛ آره میشه، چون یه یاس از دستای خدا افتاده روی زمین خاکیش، که میخواد گلستان بهمون ارمغان بده، می خواد از بهشت یه شاخه یاس بیاره که یازده تا گل روشه، یاس کبود کوچه های مدینه، منت رو سر زمینیا گذاشته و پاهاشو رو چشمای حقیر دنیایی؛ دختری بنام پاکی ، بنام عشق ، بنام زهــــــرا (س) «مریم رضایی» [ پنج شنبه 89/3/13 ] [ 5:29 عصر ] [ آسمان ]
[ نظر ]
بسم الله همّام کجا و ما کجا ؟؟؟ گفته شد یکی از یاران پرهیزکار امیرالمومنین (ع) به نام همام گفت: ای امیرالمونین! پرهیزکاران را برای من آن چنان وصف کن که گویا آنان را با چشم می نگرم. امام(ع) در پاسخ او درنگی کرد و فرمود : « ای همام! از خدا بترس و نیکوکار باش که خداوند با پرهیزکاران و نیکوکاران است»،اما همام دست بردار نبود و اصرار ورزید، تا آنکه امام(ع) تصمیم گرفت ، صفات پرهیزکاران را بیان فرماید. پس خدا را سپاس و ثنا گفت، و بر پیامبرش درود فرستاد و شروع کرد به بیان صفات متقین ....... سخن امام(ع) به پایان نرسیده بود که همام ناگهان ناله زد و جان داد. نمیدونم تا حالا خطبه همام یا متقین (خطبه 193 نهج البلاغه) را خواندید یا نه... اگر خواندید که خوش به سعادتتون و اگر نخواندید حتما یه نگاهی بندازید، مطمئن باشید ضرر نمی کنید... اما مهمتر از خواندن این خطبه ، تاثیرگذاری آن و احساسی است که پس از مطالعه آن ایجاد میشود... . آیا ما نیز همچون همام تاب شنیدن اوصاف متقین را نمی آوریم...؟؟؟!!!
[ سه شنبه 89/1/10 ] [ 5:44 عصر ] [ آسمان ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |